حمام قاضي
حمام قاضي
Ghazi Bath House
يكي از بناهاي شاخص شهر گرگان (استرآباد قدیم) واقع در محلهی نعلبندان.
از سمت شمال به بازار نعلبندان، از سمت مشرق به کاروانسراي نعلبندان واقع در راسته اصلي بازار نعلبندان و بخشي از تکاياي جبهه جنوبي نعلبندان، از سمت مغرب به مغازههاي واقع در راستهی بزازها (آفتاب 15) و از سمت جنوب به خيابان امام خميني محدود ميشود.
اسناد و يا كتيبهاي كه در آن به روشنی، تاريخ ساخت و نام باني بنا ذكر شده باشد، موجود نيست، در اين مورد، سه وقفنامه وجود دارد كه دو وقفنامه از سه وقفنامه مذکور، به صورت كتيبههاي سنگي بر ايوان سمت قبله مسجدجامع استرآباد واقع در بازار نعلبندان است.
قديميترين وقفنامه متعلق به دوران افشاريه مورخ 1157ق بوده و به خط ثلث نوشته شده است و در آن «محمد حسين خان قاجار» بيگلربيگي استرآباد، وجه اجاره سه دانگ حمام قاضي را وقف بر مسجد جامع و روشنايي آن و تعمير منبر مسجد نموده و حاجي قربان آقاي ناظر را مسئول گرفتن و صرف آن قرار داده است. متن كتيبه بدين شرح است: «به تاريخ غره شهر ذيحجه الحرام سنه 1157 وقف نمود عاليجاه رفيع جايگاه اميرالامراء العظام محمدحسين خان قاجار بيگلربيگي استرآباد، سه دانگ حمام قاضي را كه وجه اجاره آن را گرفته، صرف روشنايي مسجد جامع نمايند و تعمير منبر مسجد نمود حاجي قربان آقا ناظر عاليجاه معظماليه كه ثواب [آن] باعث اجر و ذخيره آخرت بوده باشد.»
در وقفنامه ديگر مورخ 1219ق كه به خط نستعليق نوشته شده، «بيبي خانم» يك دانگ حمام «نو قاضي» را وقف روشنايي مسجد جامع كرده و توليت آن را به «ميرزا ابراهيم» و اولاد او واگذار كرده است. متن كتيبه بدين شرح است: «هو الواقف علي ضماير؛ وقف روشنايي مسجد جامع نمود علياجناب بيبيخانم بنت مرحمتپناه محمدولي خان يك دانگ حمام نو قاضي را و توليت را به ميرزا ابراهيم و اولاد او گذاشت تحريرا شهر شوال 1219.»
وقفنامه ديگري نيز در رابطه با حمام قاضي وجود دارد كه متعلق به تاريخ 1292ق هم زمان با دورهي حكومت ناصرالدینشاه قاجار و به صورت دستنويس است و در آن واقف «حاج علي كاوياني»، دو دانگ مشاع از شش دانگ حمام قاضي، شامل حمام كوچك و حمام بزرگ و گلخن متعلقه، به انضمام دكانهاي سمت غرب حمام و جنوب حمام و زمين گنداب حمام را وقف عام نموده است.
به نظر ميرسد بر اساس شواهد معماري امروز و اسناد و مدارك موجود، مداخلات و تغييرات بسياري در تهرنگ و فضاهاي حمام به وجود آمده است. در اين مورد، با توجه به وقفنامه بيبي خانم مورخ 1219ق، كه در آن به حمام نو قاضي اشاره شد، حمام مذكور وقف مسجد جامع استرآباد شده است كه در بازار و محلهی نعلبندان قرار دارد. با توجه به اين كه در محله نعلبندان و محدودهی شهر استرآباد قدیم (بافت قدیم گرگان)، حمام ديگري با اين نام موجود نيست1، بنابراين منظور از حمام نو قاضي، حمام مورد بحث است. به نظر ميرسد در اين دورهي تاريخي، حمام دستخوش تغييراتي شده باشد. تغييرات در دو حالت قابل بررسي است. اول اين كه امكان دارد حمام دچار آسيب و تخريبهاي جدي شده و دوباره مورد بازسازي قرار گرفته باشد و حالت دوم اين است كه فضاهايي به حمام اضافه شده و به همين دليل هم واژهی نو به كار رفته است. با توجه به اين كه در وقفنامهی مذكور، تنها يك دانگ از حمام نو قاضي وقف شده است، در صورتي كه حمام مورد نظر، يك بناي عامالمنفعه در محلهی نعلبندان، در كنار بازار، مسجد جامع، كاروانسرا و تكايا، پاسخگوي نيازهاي محلهی نعلبندان و حتي پاسخگوي نيازهاي فرا محلهاي و در مقياس شهري مطرح بوده است و از سویی، معمولاً پس از بازسازي بناها، از واژهی نو استفاده نميشود، به نظر ميرسد حالت دوم يعني اضافه شدن بخشي به حمام محتملتر باشد.
با توجه به تهرنگ امروزي بنا و عدم تبعيت و تطابق فضاي بينهی حمام كوچك با تهرنگ و حجم كلي بنا و بر هم خوردن نظم هندسي تهرنگ بنا توسط فضاي بينهی حمام كوچك، احتمال دارد در زمان ساخت، بنا تنها كاربري يك حمام را داشته و شامل فضاهاي بينه، گرمخانه، چالحوض، خزينهی آبگرم، آبسرد و فضاي استراحت سرد و ميان در و احتمالاً خلوت گرمخانه بوده است. در برخي از روزهاي هفته، حمام به آقايان تعلق داشته و در برخی از روزها، پاسخگوي نيازهاي بانوان بوده است. در مرحله بعدي از عمر بنا، يعني همزمان با وقف مورخ 1219ق، احتمال ميرود بخشي از حمام که امروزه با عنوان حمام زنانه از آن ياد ميشود و در وقفنامهی سال 1292ق، از آن به عنوان حمام کوچک ياد شده، در اين دوره به حمام اضافه شده باشد. همزمان با ساير شهرهاي ايران، هنگامي که استفاده از حمامها به شيوهی سنتي منسوخ شد، در حمام قاضي هم خزينهها مسدود و در فضاي گرمخانه، دوش کار گذاشته شد. در فضاي بينه و سربينه نيز کمدهايي به عنوان فضاي رختکن تعبيه گرديد.
حمام قاضي داراي مساحتي برابر با 530 مترمربع است و حجم كلي آن، كشيدگي شمالي - جنوبي دارد و از دو بخش حمام بزرگ (مختص آقايان) و حمام كوچك (مختص بانوان) تشكيل شده است. هر یک از حمامها داراي فضاهاي اصلي بينه، گرمخانه و ميان در است و داراي ورودي مجزا ميباشد. ورودي اصلي حمام كه در واقع ورودي حمام بزرگ است، در فضاي ساباط مانندي در انتهاي بخش زيرين تکيه نعلبندان در جبهه جنوبي بازار نعلبندان واقع شده است. پس از ورود، بدون هيچ گونه مقدمهاي، فضاي بينه قرار دارد که پوشش آن تخريب شده و از بين رفته است، اما آثار و شواهد موجود حاكي از آن است که پوشش فضاي مستطيل شکل بينه به صورت شيبدار بوده است. پس از آن، در جبهه جنوب غربي بينه، دالاني به صورت شيبدار به فضاي گرمخانه- که از نظر هندسي فرم هشت ضلعي دارد- متصل ميشود. در سمت شرق دالان، نظافتخانه و در غرب آن، سرويسهاي بهداشتي که در اصل فضاي ميان در بوده و در زمان حال به وسيله تيغهاي مسدود شده و فضاي آن به تصرف مغازههاي مجاور حمام درآمده، قرار گرفته است.
در جبهه شرقي فضاي گرمخانه، چالحوض قرار گرفته که از نظر ارتفاع،کف آن بسيار پايينتر از کف گرمخانه است. در چال حوض، الماني سکو مانند گرداگرد فضا قرار گرفته و در ضلع شمالي آن، از روي سکو چند پله بالا رفته و فضايي عقب نشسته و شاهنشين مانند را به وجود آورده که ظاهراً فضايي براي شيرجه زدن بوده است. از اين فضا که با آب ولرم يا سرد پر ميشد، در فصول گرم سال براي شنا کردن و تفريح استفاده ميشد. آثار پلکان ارتباطي گرمخانه به چال حوض نيز تا حدي بر جاي مانده است.
پس از فضاي هشت ضلعي گرمخانه در جبهه شرقي، فضاي گرمخانه حمام کوچک قرار دارد که در وضع موجود، ارتباط بين آن و گرمخانه با باز کردن بازشوهايي، با تخريب جداره، برقرار شده است. در گذشته هيچ ارتباطي بين دو گرمخانه حمام بزرگ و حمام كوچك وجود نداشته است.
در جبهه جنوبي گرمخانه، خزينهی آب گرم قرار دارد که بر اثر تغييرات به وجود آمده در دورههاي اخير، کف اصلي و نيز پلکان ارتباطي با آن به طور دقيق مشخص نيست. پوشش اين فضا به صورت الحاقي و تخت بر روي تويزههاي اصيل فضا كه حاكي از وجود تاق به عنوان پوشش فضاست، اجرا شده است. کف خزينه به صورت شيبدار است. در قسمتي از آن، فضاي فرورفته به صورت دايره وجود دارد که احتمال ميرود محل قرار دادن ورقه فلزي بر روي پاتيل بوده باشد، ضمن اين که آثار دوده بر روي آجرهاي موجود در خزينه دیده ميشود.
در سمت شرق خزينه، خزينهی آب سرد قرار دارد که بازشويي با تخريب عمدي جداره در آن ايجاد شده است. خزينهی آب گرم از سمت جنوب به فضاي دالان مانند انبار متصل ميشود که محل قرار دادن سوخت (کتل چو) براي تأمين حرارت مورد نياز حمام بوده است و ورودياي نيز به راسته بزازها در سمت غرب بنا دارد و پلکاني براي ارتباط به پشتبام.
با توجه به شواهد موجود، احتمال ميرود که فضاي شيبدارمانند خزينهی آب گرم که به انبار متصل ميشود، در واقع در سطحي پايينتر قرار داشته و امکان ورود يک نفر را به صورت خميده براي قرار دادن سوخت و تأمين حرارت خزينه ايجاد ميکرده و به صورت كانال، به کانالهاي تون و ساير قسمتهاي حمام- که فقط قسمتي از آن با برداشته شدن مصالح کف در وسط گرمخانه قابل مشاهده است- ارتباط داشته و سبب انتقال حرارت و دوده به ساير قسمتهاي حمام ميشده است.
در جبههی شرقي گرمخانهی حمام كوچك، فضاي بينه حمام كوچك قرار دارد که در وضع موجود بدون پوشش است. حوضي به فرم دايره نیز در این فضا وجود دارد. در جبههی جنوبي، ورودي آن به سمت خيابان خميني واقع شده که در اثر تخريب پلهها، امکان دسترسي به آن بسيار سخت است، زيرا حدود دو متر پايينتر از سطح خيابان است. در جبههی شمالي بينه، چاهي قرار دارد که با تاقآهنگ پوشيده شده و احتمال ميرود که سرويس بهداشتي حمام کوچک بوده باشد.
در بالاي فضاي خزينه، آب گرم بر روي پشت بام حوضچهاي تعبيه شده است. در جبههی جنوبي بينهی حمام كوچك نيز حوضچهاي در ارتفاع دو متري حمام قرار دارد. به نظر ميرسد آب مورد نياز خزينهها از طريق اين حوضچه توسط تنبوشههاي سفالي که تعدادي از آنها به علت تخريب قسمتهايي از بنا، قابل مشاهده است، به داخل خزينهها منتقل ميشد.
آب مورد نياز حمام، با توجه به سيستم آبرساني شهر استرآباد، از آب رودخانه زيارت که از دروازهی جنوبي استرآباد، يعني دروازهی بسطام وارد شهر ميشد، تأمين ميگرديد و پس از پر شدن در حوضچه، به داخل خزينهها راه مييافت. فاضلاب حمام نيز از طريق کانالهايي به سمت آبريز حمام قاضي که در جهت شمال غربي حمام، در انتهاي بازار نعلبندان قرار دارد، منتقل ميشد که بخشي از اين کانال بر اثر تخريب فضاي بينه (رختکن حمام بزرگ) قابل مشاهده است.
سازهی اصلي بنا در كليه فضاها آجري است و نوع پوششها در همه فضاها به استثناي فضاي بينه، ازگ بوده و شامل انواع تاقهاي كلمبوس، كژاوه و آهنگ ميباشد و پوشش فضاي بينه، آسمانه تخت به صورت شيبدار است. كليهی تاقهای كلمبوس موجود در بنا بر پايهی چفد تيز لچكي اجرا شده و تنها چفد تاق فضاي گرمخانه بينه شبدري تند است. تاقهای آهنگ موجود در بنا نيز بر دو نوع مازهدار در فضاهاي سرويس بهداشتي حمام كوچك، دالان مياندر و تيزهدار فضاي گلخن است. ساختمايهی اصلي به کار رفته در حمام، آجر و اندود ساروج است. (آجر با ابعاد 20×20×4 سانتیمتر به رنگ قرمز كه در رجهاي بالاي ديوار و نيز در تاقها استفاده شده و آجر با ابعاد 23×23×5 ،23×23×6 سانتیمتر به رنگ شيرشکري كه در رديفهاي پايينتر ديوارها به کار رفته است.) ملات به کار رفته در بين آجرها، ملات گلآهک است. اندودهاي موجود در بنا از نوع ساروج است که در برخي از قسمتها، چندين لايه اندود بر روي هم دیده ميشود. آخرين لايهی اندود که در وضع موجود قابل مشاهده است، دوغاب آهک و گچ برای سفيدکاري و نازککاري نهايي است. در فضاي گرمخانه و بينهی حمام كوچك، در زير آخرين لايهی اندود موجود، در برخي از قسمتهاي پاييني جداره که به واسطهی نفوذ رطوبت، آخرين لايهی اندود آن ريخته شده است، اندودي قرمز رنگ دیده ميشود که احتمالاً مخلوط خاک اخرا و ساروج به منظور آرايه ديوارها بوده است. در فضاي چالحوض و خزينه آب سرد، براي کفسازي نيز از ملات ساروج استفاده شده است. در فضاي گرمخانه و بينهی حمام بزرگ، موزاييک و در ساير فضاها، مصالح کفسازي از بين رفته است و در حال حاضر، هيچ گونه مدرکي از نوع مصالح اصيل کفسازي در دسترس نيست.
این بنا به واسطهی ارزشهای تاریخی و معماری، در سال1384 به شمارهی 15045، در فهرست میراث ملی ایران به ثبت رسیده است. تاکنون هیچ اقدامی در زمینهی حفاظت و مرمت بنا صورت نگرفته است. هم اکنون، این بنا به عنوان انبار برخی از کسبهی بازار نعلبندان مورد استفاده قرار میگیرد. در حال حاضر، به دلیل اختلافی که بر سر مالکیت بنا بین ادارهی اوقاف و امور خیریه گرگان و تعدادی مالک شخصی وجود دارد، هیچگونه اقدامی برای حفظ و مرمت این بنا توسط متولیان امر، انجام نشده است.
…
پینوشت:
1. نگارنده با بررسي نام حمامهاي ذكر شده در فهرست حمامها در نخبه سيفيه (ذبيحي، مسیح، افشار، ايرج، و دانشپژوه، محمدتقي. (1336). استرآبادنامه. تهران: نشر فرهنگ ايران زمين) و نيز فهرست حمامها در نخبه كامراني (ذبيحي، مسیح. (1336). گرگاننامه. تهران: بابك) به اين امر دست يافته است.
…
منابع:
• ذبيحي، مسیح. (1336). گرگاننامه. تهران: بابك
• ذبيحي، مسیح. (1336). استرآبادنامه. (به کوشش ایرج افشار و محمدتقی دانشپژوه). تهران: فرهنگ ايران زمين
• رابينو، یاسنت لویی. (1383). سفرنامه مازندران و استرآباد. (ترجمه غلامعلی وحيد مازندراني). تهران: علمي و فرهنگي.
• ستوده، منوچهر. (1377). از آستارا تا استارباد (جلد 5). تهران: انجمن آثار و مفاخر فرهنگي.
• معطوفي، اسدالله. (1384). استرآباد و گرگان در بستر تاريخ، نگاهي به 5000 سال تاريخ منطقه. گرگان: مؤلف با همكاري كتابفروشي جلالي.