از آستارا تا استارباد
از آستارا تا استارباد FromAstaratoEstarabad
عنوان كتابهايي از منوچهر ستوده در معرفی شمال ایران.
از آستارا تا استارباد، مجموعه 10 جلدي است كه نويسنده در آنها، تاريخ، بناهای تاريخي و جغرافيايي سرزمينهاي بين آستارا تا استارباد را مورد بررسي قرار داده است. «اين مجموعه فقط چند كتاب نيست، بلكه دايرهالمعارف بزرگي پيرامون شمال ايران است كه گردآوري آن از اواخر دههي چهل، آغاز و سرانجام در سال 1380 با انتشار آخرين مجلد (دهم) كامل گرديد.»
ناشر اين مجموعه در معرفي اين كتابها آورده است: «سراسر خطهي گيلان، مازندران و گرگان كه از روزگاران قديم، نام دارالمرز بدان دادهاند، از چند جهت اهميت تاريخي دارد. نخست آنكه: از هزاران سال پيش، اقوام متمدن آريايي در دشتها، درهها و كوهپايههاي آن سكونت گزيده، آثار هنري و فرهنگي بس ارزنده از خود به جا نهادهاند كه گروههاي متعدد باستانشناسي ايراني و غيرايراني، ضمن كاوشهاي ثمربخش خود، نهفتههاي بسيار چشمگير و مهمي از آنها را پديدار كرده و مورد بررسيهاي علمي قرار دادهاند و نمونههاي گوناگون زياد و جالب توجهي از آنها، هم اكنون زينتبخش موزه ايران باستان بوده و گواهي بر اين حقيقت است.
دومين عامل: برگزيدهي هنر خطهي دارالمرز در شيوه معماري خاص آنها جلوهگري ميكند. آشنايان به هنرهاي معماري اصيل ايران، به خوبي وقوف دارند كه به طور كلي ميتوان معماري ايران زمين را بر دو گونهي جداگانهي مشخص دانست. گونهاي از آن معماري، محلهايي است كه محروم از داشتن آب كافي و وضع اقليمي مساعد بوده، آفتاب درخشان و آب و هواي خشك و گرماي شديد تابستان و سرماي تند زمستان ... [از ويژگيهاي آن است]. گونهي ديگر معماري، نقاطي را كه بر اثر آب و هواي مساعد و رطوبت فراوان داراي كشتزارها و باغستانها و جنگلهاي بيشتر بوده و به پيروي از وضع چنين نقاط، پوششها و سقفبنديهاي زيباي مسطح و استفاده از ستون و تيره و الوار و در و پنجره و صندوق منبت و ديگر آثار چوبين در آنها فزونتر انجام گرفته است و مظاهر مختلف چنين معماري را طبعاً ميتوان در ابنيه و آثار گيلان دريافت.»
اولين جلد مجموعه از آستارا تا استارباد، آثار و بناهاي تاريخي گيلان بيه پس است كه نخستين چاپ آن در تابستان 1349ش صورت گرفت و در زمستان 1374 تجديد چاپ شد. اين مجلد، از رودخانه آستارا شروع و به كنارهي چپ رودخانهي سفيدرود ختم ميشود. كتابشناسي حاشيه درياي خزر از جمله بخشهاي آغازين اين جلد است كه نويسنده در آن، كتب، رسائل و مقالات مربوط به سرزمينهاي گيلان، مازندران و گرگان را معرفي ميكند.
مجلد دوم، از كنارهي راست رودخانهی سفيد شروع و به رودخانه سورخاني ختم ميشود و شامل آثار و بناهاي تاريخي گيلان بيه پیش است.
مجلد سوم، از رودخانه سورخاني شروع و به كنارهی غربي رودخانه هراز ختم میشود. در اين كتاب، خاك مازندران از غرب به شرق مورد مطالعه و بررسي قرار گرفته است.
مجلد چهارم، از سامانه غربي رودخانه هراز شروع و به «جركلباد» كه سامان مازندران و گرگان است، ختم ميشود و شامل آثار و بناهاي تاريخي مازندران شرقي در دو جلد است.
مجلدهاي پنجم، ششم، هفتم و دهم، به سرزمين گرگان (استان گلستان) اختصاص دارد. ستوده در سال 1365 در مصاحبهاي گفته بود: «جلد پنجم هم خاك گرگان است كه تقريباً دوسوم كارش انجام شده و بقيهي آن هم انشاءالله در آينده به پايان ميرسد. دربارهي مجلدات ششم و هفتم هم مدتي قبل، مرحوم مسيح ذبيحي كه از دوستان ما در گرگان هستند، مقداري عكس و سند به آقاي ايرج افشار در كتابخانهی مركزي دانشگاه تهران سپردند كه مربوط به آققويونلوها تا انتهاي دوران احمدشاه است. ما يك نفر عكاس به آنجا فرستاديم و مقداري عكس و فيلم گرفتيم. بعد بنده نشستم و اينها را مرتب، منظم و طبقهبندي كردم. گمان نميكنم تاكنون كسي اسناد تاريخي را به اين شكل طبقهبندي كرده باشد. اين اسناد از طريق دو خانوادهي محترم به دست ما رسيده است.»
جلد پنجم مجموعه از آستارا تا استارباد با همكاري مسيح ذبيحي جمعآوري شده كه به اسناد تاريخي گرگان اختصاص دارد و شامل اسناد مبايعه و بيع شرط، مصالحه نامچه، قباله مناكحه، نامههاي رسمي و دوستان، فرمان، حكم، تعليقه، وقفنامهها و ... است. این جلد در 959 صفحه تدوين و گردآوري شده که دربرگيرندهي هفده بخش به شرح زير است:
1. گرگان و دشت 2. بناها و آثار تاريخي گرگان 3. مختصري از جغرافياي تاريخي شهر استرآباد 4. بناها و آثار تاريخي محلههاي شهر استرآباد 5. بلوك انزان استرآباد 6. سدن رستاق 7. حومه استرآباد 8. استرآباد رستاق 9. كوهپايه استرآباد 10. بلوك كتول 11. فندرسك و راميان 12. حاجيلر و بلوك كوهسار 13. كليات دشت گرگان 14. ديوار قزلآلان در دشت گرگان 15. بناها و آثار تاريخي دشت يموت گرگان 16. بناها و آثار تاريخي دشت گوكلان گرگان 17. جرگلان و آثار تاريخي آن. وجود 322 قطعه عكس از آثار تاريخي كه برخي از آنها يا از بين رفتهاند و يا آخرين روزهاي عمر خود را ميگذرانند و در كنار آنها، وجود طرحهاي مختلف، بر غناي كتاب ميافزايد. جلد پنجم كتاب داراي كتابنامه الفبايي در بيش از 120 صفحه است. اين كتاب، حاصل تلاشهاي محققان گذشته و حال ايراني و خارجي دربارهي سرزمين گرگان است كه نويسنده سعي كرده هر آنچه تاكنون دربارهی اين قسمت از ايران گفته يا نوشته شده، هرچند اندك را جمعآوري کند. البته كتاب صرفاً جمعآوري آثار ديگران نيست، بلكه حاصل مشاهدات، مطالعات و نظرات نويسنده است.
ستوده از سال 1344ش، سفرهايي به گرگان داشت. توصيف او از كنسولگري روسيه در گرگان، شهر و ديوار تميشه و ... جالب است. همچنين آوردن فعاليتهاي علمي پژوهشگراني همچون يوسف كياني دربارهي ديوار بزرگ گرگان، بر اهميت كتاب افزوده و آن را به كتابي مرجع دربارهي سرزمين گرگان تبديل كرده است.
مجلد ششم، شامل اسناد استرآباد در فرمان، حكم، امر و تعليقه است. احكام شرعي حكام شرع استرآباد، وقفنامهها، دستور تحريم رقمها و احكام انتصاب همراه با نمونههايي از اسناد مختلف و فهرست آنها در 600 صفحه است كه در سال 1352ش به دست وي رسید و با همکاری مسیح ذبیحی منتشر کرد.
ستوده دربارهی اين كتاب مينويسد: «مجموعه اين اسناد را دوست ارجمند آقاي مسيح ذبيحي از خاندانهاي قديمي ساكن استرآباد (گرگان) به دست آوردهاند و نگارنده كه عكس آنها را خواند و خلاصهاي از مطالب هر يك، بر بالاي هر سند نوشت و متن اسناد را يكي پس از ديگري رونويس كرد و براي چاپ آماده نمود.»
وي در مقدمهي جلد ششم، از هفده نفر بنام ياد ميكند كه اسناد را در اختيار وي گذاشتند. ستوده درباره گرگان مينويسد: «سرزمين كهنسال گرگان، يكي از بخشهاي شمال شرقي ايران است كه از قديميترين ايام تا اواخر دوران قاجار، از صدمات ايلات توراني و ترك و تركمان، رنجهاي فراوان برده است. نكتهاي كه در خاك گرگان بيش از هر جاي ايران بايد مورد توجه قرار گيرد، ناامني و آشفتگي اين خاك در ادوار مختلف است. اوايل حكومت سلسله ساساني و شايد كمي قبل از آن، ديواري عظيم از آجرهاي قالب بزرگ از گميشان در كنار درياي خزر تا پيشكمر در دامنهی كوههاي بجنورد كشيدند تا اين ايلات نتوانند از دشت شرقي درياي خزر به طرف حاشيهي جنوب شرقي و جنوبي پيش بيايند. پس از اينكه اين ديوار عظيم رو به خرابي رفت و در اواخر زمان اين سلسله، قدرت تعمير و مرمت آن نبود، ديواري تازه، در حوالي كردمحله (كردكوي امروز) كشيدند و دشت گرگان و شهرها و دهكدههاي آن را براي تاخت و تاز اين طوايف صحرانشين بازگذاشتند. در اوايل زمان صفويان، آققلعه (پهلوي دژ) را در كنار گرگانرود ساختند و امنيتي تازه در شهرها و دهكدههاي گرگان پيدا شد، اما كريمخان زند، خاك گرگان را يكسره براي تاخت و تاز اين ايلات آزاد گذاشت و نزديك كلباد، جَري (خندق) كند كه «جركلباد» ناميده شد. البته اين خندق نيز دوامي نيافت و سراسر خاك گرگان و مازندران زير سم اسبهاي تركمن خورده شد. سركشيها و تجاوزات اين طوايف صحراگرد را نيز ميتوان از اين اسناد دانست و از آنهاست كه تاريخچهاي براي ناامنيها ميتوان نوشت.»
جلد هفتم، شامل اسناد تاريخي گرگان است كه به كوشش مسيح ذبيحي جمعآوري شد و شامل اسناد و مبايعه و بيع شرط، مصالحه، نامچه و هبه نامه، استشهاد نامچه، اذن نامچه، وصايت نامچه و تقسيم نامچه، قباله مناكحه، نامههاي رسمي و دوستانه، فرمان، حكم، تعليقه، وقفنامه و ... در 585 صفحه است. همچنين تصاويري از اسناد و فهرست عمومي چاپ و منتشر شده است.
مجلد هشتم كه بیش از 500 سند تاريخي است، در واقع گوياي وضعیت سياسي، اجتماعي و اقتصادي بخشي از سرزمين ايران است كه در سايهي اين اسناد، ميتوان تاريخ اين سرزمين را از زواياي گوناگون بررسي كرد. اسناد متعلق به خاندان اشرفي در شهرستان بهشهر (استان مازندران) است كه ناشر كتاب در معرفي آنها مينويسد: «گرجيزاده و از بازماندگان حسن بيك ميباشند كه به دستور شاهعباس با چهار هزار سوار گرجي در گرجيمحله اشرف و گرجيمحله كوسان جهت حفظ و نگهداري كاخهاي سلطنتي كه در اشرفالبلاد (بهشهر كنوني) ساكن شدند.»
اين جلد نیز شامل فرمانها، حكم، تعليقه، دستور، احكام شرعيت، سؤالها، استشهاد نامچهها و وقف نامچههاست كه در آغاز كتاب، شجرهنامهي خاندان اشرفي نوشته و ترسيم شده است.
جلد نهم، ادامهي جلد هشتم است كه در سال 1380 منتشر گرديد.
آخرين جلد اين مجموعه، در قطعی رقعی، در حدود 350 صفحه در سال 1380 چاپ و منتشر شد. در اين مجلد، از مسائل تاريخي، جغرافيايي، اجتماعي و مردمشناسي بحثي در ميان نيست، اما اسناد مندرج در آن، شامل احكام و فرمانهاي ديواني، پيشنهاد نامچهها، سؤال و جوابهاي شرعي، تقسيمبندي آب خاصهرود، مصالحه نامچهها، مبايعهنامچهها، مصالحههاي شرعي، وصيت نامچهها، قراردادهاي شرعي، اسهام، طومار، صورت مخارج و نظام نامه كميتههاي ولايتي تشكيل ملي استرآباد و ... است.
بسياري از اين اسناد، متعلق به يكي از خاندانهاي محلي گرگان (امیرلطیفی) است كه نسبنامه آنها در آغاز كتاب آمده و ستوده آنها را جمعآوري و بازخواني کرده و ضمن نجات از نابودي و محصور بودن در گوشهي خانهها، آنها را در اختيار اهل پژوهش قرار داده است.
اسناد موجود در آخرين جلد، «اطلاعات و ارقام و عددي را با خود دارند كه اهل فن ميتوانند دربارهي روابط اجتماعي و اقتصادي، روابط مالك و زارع و قوانين محلي، اطلاعات مستند و دست اول استخراج كنند.» در لابهلاي اسناد، بسياري از لغات و اصطلاحات مربوط به مسائل گوناگون اقتصادي و اجتماعي نیز نهفته است كه كار پژوهشگران را آسان میکند.
از جمله اسناد ارزشمند در كتاب، «نظامنامه كميته ولايتي تشكيل ملي استرآباد، هيأت اتحاد ملي تبرستان، انجمن اتحاديه طلاب و كميته دموكرات اتحاديه جرجان است كه ميتواند در شناخت تاريخ معاصر منطقه، مفيد واقع شود.»
انتشار مجموعه از آستارا تا استارباد از سال 1349ش شروع شد و به رغم تغييرات و تحولات سياسي در ايران، تا سال 1380 ادامه يافت.
ستوده در آغاز هر يك از مجلدات، به جز جلدهاي هشتم، نهم و دهم، با آوردن نام افراد، از همهي كساني كه به وي در تدوين و گردآوري كتاب كمك كردند، تشكر ميكند.
زمينهی تحقيقاتي ستوده، بيشتر در نواحي شمالی بود. خود در اين زمينه ميگويد: «بنده تمايلم به موطن خود و پدريام بود. اصليت ما از نور مازندران است. از اينرو، علاقه داشتم كه هرچه در اين خطه، تاريخ و جغرافي دارد، تصحيح و چاپ كنم. اتفاقاً دكتر پرويز ناتل خانلري هم كه خود اصالتاً از اهالي ناتل نور بود، به رياست بنياد فرهنگ ايران برگزيده شد. ايشان هم به چاپ كتاب دربارهي اين منطقه علاقهمند بود. در دانشكدهي ادبيات، به من پيشنهاد كرد روي تمامي نسخههايي كه مربوط به منطقه است، كار كنم و ايشان چاپ كند. ما هم افتاديم تو خط نسخههاي خطي.»
ستوده دربارهی چگونگي تدوين از آستارا تا استارباد ميگويد: «در انجمن آثار ملي، از من خواسته شد در مورد آثار و بناهاي تاريخي دامنهی شمال البرز حدود 800-700 صفحه مطالب جمع كنم. بعد از دو هفته تحقيق، تنها در مورد شهرستان نور متني بالغ بر 1000 صفحه تهيه كردم. وقتي تحقيق مرا ديدند، گفتند: تو آزادي هر اندازه كه خواستي، كار كني، از تو حمايت ميكنيم و نتيجهي كار [كتاب] از آستارا تا استارباد شد.»
روش و شيوهي كار ستوده در تدوين این مجموعه، استفاده از منابع محلي و مآخذ تاريخي، تحقيقات ميداني و تصويربرداري از آثار و بناهای تاريخي است. وی دراينباره ميگويد: «كوشيدم در كارهايم قلم را با قدم توأم كنم، يعني به جاي نشستن پشت ميز و مقابلهی دو نسخه با يكديگر، به راه افتادم و به ديدن مناطق رفتم.» الگوي او در اين كار، ميرظهيرالدين مرعشي بود: «وقتي ميخواستيم تاريخ ميرظهيرالدين مرعشي را چاپ كنيم، در آغاز، من به تحقيق در آثار و احوال خود او پرداختم و متوجه شدم كه موجود عجيب و غريبي بوده است. اين مرد هم اهل قلم بوده و هم اهل سواري و نظام و شمشيركشي! او از راهي كوهستاني، از اشكور به تبرستان آمده و از درهي هراز سر درآورده است. من وقتي ديدم چگونه يك مرد اهل قلم، راهي كوهستاني را با تمام سختيهاي آن طي ميكند، متوجه شدم كه روش كار، پشت ميز نشيني نيست و از اين طريق، هيچ مسألهاي را نميتوان حل كرد. با اين ديدگاه، برخاستم و به اشكور رفتم و از جايي كه او شروع به حركت كرده بود، آغاز كردم. همان مسير او را پيمودم و چندين نقطه جغرافيايي را كه او نام برده بود، كه يا اصلاً در كتابها خوانده نميشد، يا نقطه نداشت و قابل قرائت نبود، دقيقاً مشخص كردم.»
انتخاب روش ميداني، براي ستوده مشكلاتي را به همراه داشت: «در اين سفرها، همواره توفيق رفيق راه نبود، همين قدر بگويم كه برخوردها و سوء ظنها و محبتهاي افراد در ذهن نگارنده اثري محو نشدني بر جاي گذاشته است. يكي پيش ميافتاد و به دورترين نقطه راهنماييام ميكرد، يكي مرا تعزيهخوان ميدانست، ديگري گنجگير ميخواند. چهارمي ميگفت كه براي خريد زيرخاكي آمده است. پنجمي مرا مأمور اداره اوقاف ميديد و از كمي زائر و نذر و نياز ميناليد. هر كسي از ظن خود شد يار من. دو سه بار كار از گفتگو، به مجادله و مخاصمه كشيد. به ژاندارمري محل پناه بردم و از معرفينامه و سفارشنامههايي كه انجمن داده بود، استفاده كردم. گاه در جوش كار، گرفتار بارندگي ميشدم و از كار باز ميماندم. يك بار پس از باران خوردن فراوان، خود را به ماشين رساندم، سيلاب داخل اتاق و موتور آن شده بود و همين امر مرا دو سه روز معطل و سرگردان كرد.»
ستوده دربارهي يكي از حوادث سفر خود مينويسد: «در سفر دوم كه خاطرات تلخ آن فراموش نشدني است، قاطري چموش كه زير پاي اينجانب بود، بر اثر برخورد به قاطرهاي ديگر در نزديكي او، مرا به سختي به زمين كوبيد، سر و صورت و دست راست آسيب ديد.»
سفرهاي ستوده از سالهاي پيش از نخستين تلاشها براي تدوين مجموعه از آستارا تا استارباد آغاز شد. وی در اين زمينه ميگويد: «تقريباً در سال 1313ش بود كه براي اولين بار دست به مسافرت زدم و به الموت رفتم و حدود 15 روز هم آنجا ماندم. انگيزهي من هم كتاب قلاع اسماعيليه بود. در آن وقت، تا حدي كه اطلاع و قدرت و توان داشتم، قلعههاي اطراف را بازديد كردم و در بازگشت، مقالهي مختصري در مجلهی تعليم و تربيت از انتشارات وزارت معارف آن زمان نوشتم كه سر و صدا و جنجال زيادي برانگيخت. بعد از آن، كمكم به اين كار علاقهمند شدم و شروع كردم به اين طرف و آن طرف رفتن و قلعهها را پيدا كردن.»
انگيزهي ستوده از سفرهاي مختلف و نگارش مجموعه از آستارا تا استارباد، عشق او به تاريخ و مراقبت از آثار با نوشتن مطالبي دربارهي آنها بود: «اگر روزي اين كتاب براي هيأتهاي علمي مجهز و [براي] باستانشناسان باتجربه مفيد شد، آن وقت است كه نگارنده اجر و پاداش خود را يافته است.»
منوچهر ستوده متولد 28 تيرماه 1292ش است. تعليمات ابتدايي را در تهران و دورهی متوسطه را در كالج قديم (البرز) به پايان رساند. پدرش علي ستوده، مدير مدرسه ابتدايي بود كه توسط آمريكاييها اداره ميشد و در استخدام آنها قرار داشت. با رفتن آمريكاييها در سالهاي 15-1314ش، وي به استخدام وزارت معارف درآمد. سپس نظارت مالي و نظارت بر برنامههاي ساختمان موزه ايران باستان و كتابخانههاي ملي در ميدان مشق آن زمان برعهدهي وي گذاشته شد.
ستوده در سال 1313ش ديپلم گرفت و به سال 1317ش مدرك ليسانس خود را از دارالمعلمين عالي در رشتهي زبان و ادبيات فارسي دريافت كرد. او در سال 1321ش وارد دورهي دكترا شد و توانست با دفاع از رسالهي خود با عنوان «قلاع اسماعيليه در رشته كوههاي البرز» فارغالتحصيل شود. وی كار خود را از سال 1319ش با تدريس در لاهيجان آغاز كرد و پس از مدتي تدريس در اين شهر و سپس انزلي، به تهران بازگشت و به دعوت محمدعلي مجتهدي، در دبيرستان البرز به تدريس مشغول شد.
ستوده در سال 1335 به دانشكده الهيات و معارف اسلامي رفت و به گفتهي خودش، «جغرافياي تاريخي» را بنا نهاد. او سرانجام از طريق سيد حسين نصر، به گروه تاريخ دانشكده ادبيات و علوم انساني دانشگاه تهران ملحق شد.
منوچهر ستوده داراي آثار و تأليفات متعددي است كه برخي از آنها عبارتند از: فرهنگ گيلكي، فرهنگ بهدنيان، فرهنگ كرماني، فرهنگ سمناني، فرهنگ نائيني، استوناوند، تصحيح كتب حدودالعالم من المشرق الي المغرب، نصف جهان في تعريف اصفهان، مهمان نامه بخارا اثر فضلا... روزبهان خنجي، تاريخ اصفهان ميرزا حسينخان تحويلدار، تاريخ سيستان، احياءالملوك تأليف شاه حسين بن ملك غياثالدين محمدبن شاه محمود سيستاني، تاريخ گيلان و ديلمستان سيد ظهيرالدين مرعشي، تاريخ گيلان عبدالفتاح فومني گيلاني، تاريخ خاني علي بن شمس الدين بن حاج حسين لاهيجي، تاريخ مازندران شيخ علي گيلاني، احياءالملوك ملك شاه حسين سيستاني و صيدانه ابوريحان بيروني و ... .
فعالیتهای ستوده در تاریخ سرزمین گرگان، سبب شد تا در سال 1355 به علت تحقیقات وسیعی که در زمینهی جغرافیای تاریخی و اسناد تاریخی گرگان و دشت معمول داشت، از وی تجلیل شود. مراسم «ستوده و نیم قرن گرگانپژوهی» در سال 1389 توسط مرکز دانشنامه گلستان در مؤسسه فرهنگی میرداماد برگزار شد، که در آن، ضمن تجلیل از مقام علمی ستوده، لوح تقدیر آیتالله نورمفیدی، بنیانگذار مؤسسه فرهنگی میرداماد، در تالار اندیشه این مؤسسه، به وی اهداء شد. همچنین در سال 1392، درختی به مناسبت یکصدمین سال تولد ستوده همزمان با شمال کشور، در مؤسسه فرهنگی میرداماد کاشته شد.
دكتر منوچهر ستوده در فروردين ماه 1395 درگذشت.
منابع:
• افشارفر، ناصر، (1386). گفتگو با دكتر منوچهر ستوده. رشد آموزش تاريخ، 28.
• ديدار با استاد دكتر ستوده. (1383). ستودهنامه (ویژه نامه آیین نکوداشت استاد دکتر منوچهر ستوده).
• رجايي، رحمتالله. (1381). از آستارا تا استارباد؛ مجموعه عظيم و ارزشمند در تاريخ و شناخت آثار و ابنيه شمال ايران. كتاب ماه تاريخ و جغرافيا (ماهنامه تخصصي اطلاعرساني و نقد و بررسي كتاب)، 10 (60)، 23-20.
• ستوده، منوچهر. [بيتا]. از آستارا تا استارباد (جلد اول، چاپ 2). تهران: انجمن آثار ملي.
• ستوده، منوچهر. [بيتا]. از آستارا تا استارباد (جلد 3، چاپ 2). تهران: انجمن آثار ملي.
• ستوده، منوچهر. (1365). استاد دکتر منوچهر ستوده و پژوهشی چهل ساله در جغرافیای تاریخی. کیهان فرهنگی، 28، 9-3.
• صعیدی، محمدسعید. (1355). کارنامه اداره فرهنگ و هنر گرگان و دشت از بدو تأسیس تا 1355. تهران: وزارت فرهنگ و هنر.