خرید و دانلود مقاله

خانه امیرلطیفی


خانه امیرلطیفی (موزه صنایع دستی استان گلستان)

Amir-Latifi House

 

بنايي تاريخي در محله‌ی نعلبندان شهر گرگان.

خانه اميرلطيفي به علت قدمت و معماری ویژه، در 18 آبان سال 1378ش، با شماره 2391 در فهرست آثار ملی کشور ثبت و در سال 1386ش، توسط اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان خریداری شد. اين خانه پس از مرمت و بازسازی و صرف هزینهای به مبلغ 4 میلیارد و 484 میلیون ریال از محل اعتبارات ملی و استانی، در 14 مهرماه 1389، به عنوان موزه صنایع دستی گرگان راهاندازی و مشغول فعالیت شده است.

«خانهی امیرلطیفی جنوبیترین بخش خانه مهدی خان ملک [است] که بعدها با نام خانه امیرلطیفی به اوج شهرت خود رسید.» خانهی کنونی امیرلطیفی، یک حیاط کوچک از حیاطهای مجموعه بزرگ ملک است. این بنا در عصر قاجار ساخته شد و دارای کاربردهای مختلف بود. اين خانه در زمان ساعد لشکر، محل استقرار نظمیه و زیرزمین آن، زندان موقت بود که از داخل به حیاط پشتی راه داشت. ساختمان شرق، محل نگهداری اسبان سران و مقامات بوده است. قسمت اداری نظمیه و سرویسهای بهداشتی، در حیاط پشتی خانه قرار داشت. این حیاط یک درب دیگر از کوچه برای ورود اسبها و یک درب نیز از داخل پشت حیاط، به حیاط شمالی داشته است.

خانه امير لطيفي در سالهایی، محل استقرار دبستان رشدیه بود و دانشآموزان در آن درس میخواندند. این خانه دارای 458 متر عرصه که 408 متر آن عیان است. خانه امیرلطیفی دارای سازه آجری در ساختمان شمالی و سازهای خشتی در ساختمانهای شرقی و غربی است که با ملات گلآهک با درصد کمآهک، اندود کاهگل و گچ به شیوهی حیاط مرکزی ساخته شده است. پلان با حیاطی مستطیل شکل، با یک ساختمان دو طبقه در سمت شمال و دو ساختمان یک طبقه در سمت شرق و غرب و یک دیوار در سمت جنوب محصور شده است.

هماکنون از طریق ضلع شرقی و با عبور از یک دالان کوتاه، میتوان وارد حیاط شد. در وسط حیاط، حوض آب و فضای سبز کوچکی قرار دارد که قبلاً درختان متعدد گردو، نارنج، پرتقال، ازگیل و انگور در آن کاشته شده بود. در ضلع شرقی، 3 اتاق سه دری وجود دارد که نگهبانی، مدیریت و کرسی خانه در آن مستقر است. ضلع غربی شامل 2 اتاق به همراه حمام، آشپزخانه و سرویس بهداشتی است كه همگي الحاقي هستند.

در ضلع جنوبی، هیچ بنایی وجود ندارد و ساختمان مدرسه دارالشفاء ديده ميشود، ولی در ضلع شمالی، ساختمانی دو طبقه بر روی زیرزمین به ارتفاع 5/1 متر قرار دارد که از آن به صورت حوضخانه استفاده میشد. طبقهی اول دارای 3 اتاق سه دری است که پس از تأسيس موزه، در هر یک از اتاقها، صنایع دستی رامیان، علیآبادکتول، شاهکوه، ترکمن و قزاق به نمایش درآمده است. از طریق دو پلکان با شيب تند، میتوان به طبقه دوم رسید. این طبقه هم دارای 3 اتاق چهار دری است. در هر یک از اتاقهای این طبقه، صنایع دستی استان از قبیل: خراطی، حصیربافی، بافندگی، مسگری و آهنگری به نمایش گذاشته شده است. هر یک از اتاقها به یکدیگر راه دارند و دارای طاقچهها و رفهای بسیاری هستند که از آن، برای نمایش صنایع دستی استفاده می‏شود.

با نگاهی به نقشهی خانه امیر لطیفی، میتوان دریافت که این ساختمان با فکری خلاقانه، اصولی و تناسبی معمارانه بنا شده است. رعایت تناسب، نظم و اصل قرینه، نشانگر آن است که سازندهي این بنا، فقط به فکر ساخت ساختمانی برای سکونت نبوده است، بلکه ميخواست چیزی فراتر از آن به یادگار بگذارد. با توجه به قرارگیری این اثر در خطه آب و هوایی معتدل و مرطوب، معمار علاوه بر در نظر گرفتن ویژگیهای معماری شمال کشور، ویژگیهای معماری اسلامی را نیز به خوبی رعایت کرده است. بازشوهای زیاد و تراس دور تا دور ساختمان، نشان‏دهنده‏ی استفاده از هوای مطبوع و بادهاي مساعد است.

سقف خانهی امیرلطیفی به صورت شیروانی و شیب چهارطرفه با پوشش سفالی است که بر روی خرپاهای چوبی اجرا شده است. استفاده از دربهای چوبی و پنجرههای مشبک که به شیوهی گرهچینی کار شده، زیبایی خاصي به آن میبخشد. سنگفرش کف حیاط، تزئینات چوبی(تراس، شیر سر و بازشوها)، حوض آب، آجرچینی با شکل نیمدایره در بالای بازشوها، بندکشی بدنهی ساختمان، طاقها و شومینه از جمله تزئینات خانه امیرلطیفی هستند.

سید ابوالقاسم امیرلطیفی، فرزند آقا سید محمدعلی معروف به سبطالشیخ، نوه آقا محمود و نتیجهی آقا ابوالقاسم معروف به سید قاسم استرآبادی و نبیرهی آقا میررحیم است. «سرسلسله خاندان سادات بوَرَکیائی یا سادات چغری، سید لطیف واقف بورکیائی است. اوست که از «بورَک» دهکدهای در 60 کیلومتری شیراز کوچ کرده و به استرآباد آمده است و در چغر، دهکدهای در استرآباد رستاق، آب و ملکی خریده است و به انجام امور شرعی استرآباد مشغول بوده است.»

یکی از نوادگان او، «سید قاسم مشهور به استرآبادی است، [كه] باید در شهر استرآباد قدم به جهان هستی گذاشته باشد. سید قاسم در این شهر سرشناس بوده و ظاهراً همچون پدر [آقا میررحیم] به امور شرعی شهر رسیدگی میکرد و ناصرالدینشاه به پاس خدمات او، [املاکی به وی واگذار کرد]. سید محمدعلی سبطالشیخ املاک پدری و اجدادی خود را بر کاغذ پارهای چنین ضبط کرده است:

1. جعفرآباد 2. گناره 3. نوده 4. قلیآباد تا فیوات 5. مقصويمآباد 6. چنار قشلاق 7. حسنآباد 8. میانآباد 9. تقیآباد 10. قرق علیا و سفلی 11. والشآباد.»

سید ابوالقاسم امیرلطیفی در سال 1292ش در شهر استرآباد، کوی میخچهگران (پشت خانه فروغی) به دنیا آمد. مادرش کوکب خانم سپهری، فرزند شکرالله بود. سیدابوالقاسم اولین آموزشها را نزد پدر و پدربزرگ دید. آقا محمود (پدربزرگ) مسلط به زبانهای فرانسوی و روسی بود و آلات موسیقی را خوب مینواخت. او همچنین با طب قدیم آشنا بود. آقا سید محمدعلی (سبطالشیخ) هم به علوم دینی عصر خویش آشنا بود. سید ابوالقاسم در سه سالگی مادر را از دست داد و توسط پدر و مادربزرگ مادري خود بزرگ شد.

امیرلطیفی با رواج مدارس جدید در استرآباد، به مدرسه رفت و پس از پایان تحصیلات در ادارهی معارف و صنایع مستظرفه مشغول به کار شد. او در کارنامهی خود، معلمی، دبیری، مدیریت دبیرخانهی آموزش و پرورش و اوقاف، خدمات آموزش فنی، باستانشناسی، نظارت فنی ساختمانهای تاريخي و جدید، مسئول حسابداری، مهندس ناظر و ... را دارد که سرانجام پس از سالها فعالیت، در تیر ماه 1337ش بازنشسته شد.

اميرلطيفي همچنین به هنگام اشغال ایران توسط روسها و خروج رئیس وقت اداره فرهنگ، سرپرستی آن را نیز بر عهده گرفت.

بازرس سیار اداره فرهنگ گرگان (طبق حکم مورخ 2/4/1324)، عضویت در سازمان تربیت بدنی و پیشاهنگی گرگان (12 سال)، ناظر جمعیت خیریه فرح پهلوی گرگان (1350-1339ش)، خزانهدار کتابخانه عمومی شهر گرگان (1349)، تلاش در جهت مبارزه با بیسوادی، همکاری با گروه تئاتر سعدی تهران و اجرای نمایشنامههای متعدد، تلاش در جهت افزایش آگاهیهای مردم برای مبارزه با بیماریهایی چون مالاریا، ساخت و ساز مراکز آموزشی در گرگان، گنبد، بندرشاه (بندرترکمن)، تلاش در جهت بنیانگذاری شیر و خورشید سرخ گرگان و عضویت در آن، مسئولیت مستقیم در ایجاد پیشاهنگی گرگان، تلاش برای مرمت و بازخوانی کتیبه گنبد قابوس، ارتباط با اهل فرهنگ کشور، از جمله مصطفوی (باستانشناس و رئيس موزه تهران)، ملکالشعرای بهار، سنگ (عضو جمعيت شير و خورشيد)، کلهر و ...، تلاش برای گسترش ورزش و تهیه امکانات ورزشی، از دیگر فعالیتهای اوست. یکی از اقدامات وی، همکاری در گردآوری مطالب سالنامه فرهنگ گرگان است که در سال 1337ش، با همکاری مسیحالله ذبیحی و ذبیحالله کاوه منتشر شد. در این کتاب، عکسهایی از امیرلطیفی به هنگام عضویت در تیم فوتبال مدرسه متوسط معارف استرآباد در سال 1306ش، حضور در میان اعضای معارف استرآباد و دارالتربیه متوسط به سال 1311ش به سمت منشی اداره و معلم مدرسه و حضور در جمع اعضای اداره معارف استرآباد در سال 1311 و اعضای اداره معارف استرآباد در سال 1315 دیده می‏شود.

فعالیت امیرلطیفی در حوزه‌های مختلف سبب شد تا از او به عنوان شخص همه فن حریف (حسابدار، معلم، مهندس، معمار و هنرپیشه) یاد گردد که در گسترش فرهنگ در سرزمین گرگان، از جمله مناطق ترکمننشین تلاش میکرد. همچنین از امیرلطیفی به عنوان «بنیانگذار گرگانپژوهی» یاد شد که برای نخستین بار، اسناد منطقهی گرگان را به منوچهر ستوده رساند تا وی بتواند آنها را در مجموعه کتاب از «آستارا تا استارباد» به چاپ برساند.

سید ابوالقاسم امیرلطیفی با زینب ملک (خانهدار)، دختر مهدی خان ملک، ازدواج كرد و از او دارای ده فرزند به نامهای: کوکب، سید محمدعلی، هما، الهه، گیتی، رضا، زهره، رضی، فرزانه و فیروزه بود. امیرلطیفی در 20 آذرماه 1356ش، در سن 64 سالگی درگذشت و در امامزاده عبدالله گرگان به خاک سپرده شد.

 

 

منابع:

• اخوان مهدوی، محمود. (25/9/1392). سخنرانی در مراسم تجلیل از امیرلطیفی.

• اداره کل میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری استان گلستان. (1389). بروشور تبلیغاتی موزه صنایع دستی. گرگان: مؤلف.

• اميرلطيفي، كوكب. (23/10/1389). مصاحبه شخصي رحمتالله رجائی.

• پورقاسم، جمیله. (1386). پروژه مطالعه و شناخت، آسیبشناسی و طرح مرمت خانه امیرلطیفی گرگان. اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان گلستان (حفاظت فنی).

• جرجاني، ‏‏هاشم. (1392). مصاحبه شخصي رحمتالله رجائی.

• خوارزم، پرويز. (1392). مصاحبه شخصي رحمتالله رجائی.

• دباغ، حسين. (1389). مصاحبه شخصي رحمتالله رجائی.

• سالنامه فرهنگ گرگان. (1337). اداره فرهنگ گرگان.  

• ستوده، منوچهر. (1380). از آستارا تا استارباد (جلد 10). تهران: انجمن آثار و مفاخر فرهنگی.

 

 

نظرات


ارسال نظر :






مقاله های مشابه