خرید و دانلود مقاله

ساری‌قمیش


ساری‌قمیش

Sāriqamiš

 

 

روستایی واقع در دهستان مراوه‌تپه، بخش مرکزی شهرستان مراوه‌تپه، استان گلستان.

  این روستا در 15 کیلومتری غرب شهر مراوه، در طول جغرافیایی 24ً  47َ °55 و عرض جغرافیایی 4ً  52َ °37 با 163 متر از سطح دریا قرار دارد.[1]

موقعیت طبیعی روستا به‌گونه‌ای است که در جلگه واقع شده است. در شرق آن روستای قره‌قاشلی، در غرب روستای خوجه‌گلدی، در شمال رودخانه اترک و در جنوب ارتفاعات میدانجیق و مراتع گینگ‌جای قرار دارند.   

«ساری» به معنای زرد و «قمیش» به معنای نی است؛ بنابراین «ساری‌قمیش» به‌معنای «نی زردرنگ» بوده و وجه‌تسمیه روستا از همین واژه گرفته شده است. این نام‌گذاری به دلیل وجود نی‌زارهای فراوانی در گذشته، به‌ویژه در بخش شرقی روستا، صورت گرفته است؛ هرچند امروزه از آن نی‌زارهای انبوه اثری باقی نمانده است.[2] 

پیشینه تاریخی روستا نشان می‌دهد که ساکنان آن در گذشته به‌صورت عشایری و کوچ‌نشینی زندگی کرده و همواره برای یافتن مراتع مناسب جهت چرای دام‌های خود از منطقه‌ای به منطقه دیگر جابه‌جا می‌شده‌اند. مدتی در نزدیکی روستای قره‌قاشلی امروزی و زمانی دیگر در حوالی روستاهای آق‌تقه و عرب‌قارری‌حاجی سکونت داشتند تا این‌که در حاشیه رودخانه اترک مستقر شده و برای مدتی زندگی نسبتاً ثابتی را تجربه کردند. در حدود سال ۱۳۴۴ش، بر اثر طغیان رودخانه اترک ناچار به جابه‌جایی محدودی شدند و از سال ۱۳۵۵ش، به‌دلیل ساخت جاده مراوه‌تپه به گنبد و داشلی‌برون که از میان روستا عبور می‌کرد، روستا در طرح جابه‌جایی قرار گرفت و ساکنان در محل کنونی مستقر شدند. از آن زمان تاکنون، اهالی در این مکان زندگی می‌کنند. در سال‌های اخیر نیز به‌دلیل ساخت سد چایلی و قرار گرفتن روستا در طرح جابه‌جایی مجدد، اهالی روستا از بسیاری از خدمات دولتی محروم مانده و همچنان در انتظار اسکان دائمی هستند.[3]

نخستین شرکت تعاونی روستایی-عشایری در این روستا و منطقه راه‌اندازی شده است. [4] 

زبان مردم این روستا ترکمنی است و تمامی ساکنان مسلمان، اهل سنت و پیرو مذهب حنفی هستند. اهالی روستا از طایفه یموت و شاخه دوجی بوده و دارای نام‌خانوادگی‌هایی همچون حاجیلی‌دوجی، گرگانلی‌دوجی و پهلوان‌دوجی هستند. عسگری خانقاه در تقسیم‌بندی طایفه یموت‌ها، آن‌ها را به سه گروه ویس، شرپ و چونی طبقه‌بندی کرده و شرپ‌ها را نیز به چهار گروه دیه‌جی، سردار، غراوی و بهلکه تقسیم کرده است.[5]

شغل اصلی مردم روستا دامداری است که عمدتاً شامل نگهداری گوسفند، بز، گاو، شتر و سایر دام‌ها می‌شود. تعداد دام‌های روستا تقریباً شامل ۶۰۰۰ رأس گوسفند و بز، ۳۰۰ رأس گاو و ۱۲ رأس شتر است. بیشتر درآمد از طریق فروش بره‌های گوسفند تأمین می‌شود. همچنین، فروش محصولات لبنی مانند شیر، ماست، روغن محلی، پنیر و سایر فرآورده‌ها نیز منبع درآمد مهمی برای اهالی به شمار می‌رود. شغل دیگر مردم روستا کشاورزی است که عمدتاً در حاشیه رودخانه اترک انجام می‌شود. محصولات اصلی کشاورزی شامل هندوانه و گندم است که هندوانه اترک در این منطقه شهرت فراوانی دارد. همچنین در سایر مناطق، کشت آفتابگردان، جو، کنجد و محصولات مشابه رواج دارد که مجموعاً حدود ۶۰۰ هکتار زمین زیر کشت قرار دارد.[6] در دوره پهلوی دوم، بسیاری از زمین‌های کشاورزی و مراتع اطراف این روستا به تصرف سازمان اتکا درآمد که تا حدودی هنوز هم درگیری‌ها و اختلافات مربوط به آن ادامه دارد .[7]

معماری خانه‌ها و بافت سنتی روستا همچنان حفظ شده و بسیاری از خانه‌ها همچنان گِلی هستند. اما در سال‌های اخیر، ساخت خانه‌هایی با مصالح مدرن مانند میلگرد، آجر و همچنین پوشش‌هایی مثل حلب، ایرانیت و ایزوگام رواج یافته است. به‌تدریج خانه‌های گِلی تخریب و با خانه‌هایی از مصالح ساختمانی جدید جایگزین می‌شوند.

از جمله آثار تاریخی و باستانی واقع در نزدیکی این روستا می‌توان به «خان‌دفه» اشاره کرد که به معنای «تپه‌ی خان» است. پیشینه‌ی دقیق این مکان مشخص نیست، اما برخی بر این باورند که خان‌جنید مدتی در این تپه سکونت داشته و به همین دلیل این مکان «خان‌دفه» نام‌گذاری شده است. امروزه در این محل کوزه‌های سفالی شکسته و قطعاتی از ظروف قدیمی یافت می‌شود.[8]

یکی از مکان‌های گردشگری روستا در فصل بهار، مراتع «گینگ‌جای» است. در این فصل، افراد زیادی به همراه خانواده‌های خود به این منطقه می‌آیند، در طبیعت زیبای آن مستقر می‌شوند و ضمن گذراندن ساعاتی خوش و مفرح، به جمع‌آوری قارچ‌های محلی می‌پردازند. جمع‌آوری و فروش این قارچ‌ها، برای برخی از اهالی روستا به‌عنوان یک منبع درآمد نیز محسوب می‌شود.

گینگ‌جای علاوه بر جنبه گردشگری، جایگاه ویژه‌ای در تاریخ ترکمن‌ها دارد. این منطقه در جریان قیام ترکمن‌ها علیه روس‌ها در جنگ جهانی اول، به‌ویژه در سال 1916م، آخرین میدان نبرد آنان بود. درگیری‌های پراکنده ترکمن‌ها با روس‌ها در نقاط مختلف همچنان ادامه داشت و خطر جنگ کاملاً از بین نرفته بود.

در تاریخ ۱۱ ژانویهٔ ۱۹۱۷م، مصادف با ۲۱ دی ۱۲۹۵ش (۱۷ ربیع‌الاول ۱۳۳۵ق) ، ترکمن‌هایی که در صحرای کنیزک زیر حد فندرسک مستقر بودند، به همراه خانواده‌های خود به کتینک‌جای (گینگ‌جای) عقب‌نشینی کردند. ترکمن‌های طایفه «داز» که روس‌ها نزدیک به هزار خانه از آنان را غارت کرده بودند، در محل استقرار طایفه «ایمر» کمین کردند و به روس‌ها حمله بردند که در این حمله بیش از صد نفر از روس‌ها کشته شدند. پس از شش ساعت نبرد، ترکمن‌ها مجبور به عقب‌نشینی شدند و حدود شش هزار خانوار به همراه چارپایان، گوسفندان، شترها و وسایل زندگی خود به سمت کتیک (گینگ‌جای) و سونقگی‌داغ عقب‌نشینی کردند.

روس‌ها مظنون بودند که «مهدی‌شاه میرپنجه فندرسکی» ترکمن‌ها را به مقاومت تحریک می‌کند و به همین دلیل ترکمن‌های مستقر از آق‌قلعه تا گنبد نیز ناچار به عقب‌نشینی شدند. روس‌ها در این میان هر آنچه از وسایل ارزشمند می‌یافتند، غارت کرده و به آق‌قلعه فرستادند.

در اواخر ژانویه 1917 (بهمن 1295 / ربیع‌الثانی 1335)، نبرد نهایی ترکمن‌ها و روس‌ها در گینگ‌جای، آخرین سنگر مقاومت ترکمن‌ها، به مدت سه شبانه‌روز ادامه یافت. ترکمن‌ها که دیگر جایی برای عقب‌نشینی نداشتند، با ابتدایی‌ترین امکانات – حتی با دست خالی، پنجه و شمشیر – به مقابله برخاستند اما سرانجام ناچار به فرار به سوی کردستان (بجنورد) شدند. در این نبرد شمار زیادی از ترکمن‌ها کشته شدند تا جایی که بیابان اطراف میدان جنگ بوی تعفن گرفت.[9] از کشته‌شدگان ترکمن، اجساد بسیاری در حدود یک فرسخ گسترده شده بود.[10]این نبرد آخرین هماهنگ‌ترین رویارویی ترکمن‌ها بود که در آن تعداد زیادی از آنان به شکلی فجیع جان باختند.[11]. این نبرد، آخرین رویارویی هماهنگ ترکمن‌ها بود که در آن شمار زیادی از آنان به شکلی فجیع جان باختند.

آداب و رسوم اهالی روستا، مانند مراسم عروسی، عیدین قربان و فطر، مراسم ویژه شب چهاردهم ماه مبارک رمضان، مراسم آق‌آش در سن ۶۳ سالگی و ...، همانند سایر ترکمن‌ها به‌جا آورده می‌شود.    

از صنایع دستی رایج میان زنان و دختران روستا می‌توان به قالی‌بافی، پشتی‌بافی، بالاق‌دوزی، پرده‌دوزی و نمدمالی اشاره کرد که هنوز هم کمابیش رونق دارد. غذاهای محلی و اصلی اهالی شامل چکدرمه، چوربا، سوزما، سویت‌لی‌آش، بورگ، قاتیق‌لی‌آشی و ... است.

از جمله بازی‌های بومی و محلی که در سال‌های گذشته رواج داشتند اما امروز بسیار کمرنگ یا حتی فراموش شده‌اند، می‌توان به چورگ، گلیم‌پرچگ، آششیق، توپ‌قاق‌دی، چیش و یوزگ اشاره کرد. به‌ویژه بازی آششیق طرفداران بیشتری داشت و این بازی‌ها به‌خصوص با نزدیک شدن به عید فطر و قربان، با شور و هیجان بیشتری برگزار می‌شدند.[12]

در کتاب فرهنگ جغرافیایی ایران، که در سال ۱۳۲۹ش نگاشته شده، بدون اشاره به جمعیت روستا آمده است که ساری‌قمیش ده کوچکی از بخش مراوه شهرستان گنبد قابوس بوده و در فاصله ۱۵ کیلومتری باختر مراوه‌تپه واقع شده است. [13] آمار جمعیت روستا بر اساس سرشماری نفوس و مسکن ایران به شرح زیر می‌باشد. [14]

 

سال

خانوار

جمعیت/ نفر

1335

*

264

1345

18

130

1355

30

188

1365

52

297

1375

60

377

1385

73

378

1390

90

416

1395

121

444

 

اولین مسجد گِلی با همکاری اهالی روستا، در حدود سال ۱۳۴۰ش و زمانی که مردم در حاشیه رودخانه اترک سکونت داشتند، ساخته شد. پس از انتقال اهالی روستا در سال ۱۳۵۵ش به محل کنونی، با کمک مردم مسجد دیگری نیز بنا گردید.[15] بنای جدید مسجد در سال ۱۳۶۵ش به مساحت حدود ۹۰ متر مربع ساخته شد. سپس در سال ۱۳۸۷ش، بازسازی مجددی انجام گرفت و مساحت آن به حدود ۲۲۵ متر مربع افزایش یافت که همچنان مورد استفاده قرار می‌گیرد.[16] 

تأسیس مدرسه ابتدایی روستا به پیش از انقلاب اسلامی و به دوره سپاه دانش بازمی‌گردد. اولین معلم در سال ۱۳۵۲ش به این روستا آمد و مسئولیت آموزش دانش‌آموزان روستاهای اقماری از قربان‌پیکار تا همت‌آباد و حتی چایلی را بر عهده داشت. در ابتدا، دانش‌آموزان در مسجد روستا که در کنار رودخانه اترک قرار داشت، تحصیل می‌کردند؛ اما همان سال، مدرسه‌ای آجری بر فراز تپه‌ای ساخته شد که همچنان پابرجاست. متأسفانه این ساختمان به دلیل بی‌توجهی و عدم استفاده در معرض تخریب قرار دارد.

از دیگر امکانات دولتی روستا می‌توان به شرکت تعاونی روستایی عشایری (۱۳۵۸)، برق‌رسانی (۱۳۷۲)، آب لوله‌کشی، جاده آسفالت و ... اشاره کرد.[17]

 

[1] سازمان نقشه برداری کشور

[2]  حاجیلی‌دوجی، 28/01/1401.

[3]  حاجیلی‌دوجی و حاجیلی‌دوجی، 11/01/1401

[4]  حاجیلی‌دوجی 11/01/1401.

[5] عسگری خانقاه و کمالی، 1374، ص. 61

[6]  حاجیلی‌دوجی،11/01/1401.

[7]  حاجیلی‌دوجی، 28/01/1401.

[8]  حاجیلی‌دوجی، 28/01/1401.

[9]  مقصودلو، 1363، ص. 523-525

[10]  بیش از شش کیلومتر.

[11]  وزارت امور خارجه، 1372، ص. 348

[12]  حاجیلی‌دوجی، 11/01/1401.

[13]  بی‌نام، ( 1329).

[14]  مرکز آمار ایران.

[15]  حاجیلی‌دوجی، 11/01/1401.

[16]  پهلوان‌دوجی، 29/01/1401.

[17] حاجیلی‌دوجی و  قربانی‌غراوی 11/01/1401.

 

منابع:

  • سازمان نقشه برداری کشور، پایگاه ملی نام‏های جغرافیایی ایران، https://gndb.ncc.gov.ir
  • عسگری خانقاه، اصغر و کمالی، محمدشریف. (1374). ایرانیان ترکمن. تهران: اساطیر.
  • فجوری، ستاربردی. 1401. گفتگوی شخصی با احمد حاجیلی‌دوجی (رئیس شورا). 11 فروردین.
  • فجوری، ستاربردی. 1401. گفتگوی شخصی با قربان حاجیلی‌دوجی (فرهنگی بازنشسته). 28 فروردین.
  • فجوری، ستاربردی. 1401. گفتگوی شخصی با قربان حاجیلی‌دوجی (فرهنگی بازنشسته). 11 فروردین.
  • فجوری، ستاربردی. 1401. گفتگوی شخصی با محمد قربانی‌غراوی. 11 فروردین.
  • فجوری، ستاربردی. 1401. گفتگوی شخصی با ناصرقاری پهلوان‌دوجی (پیش‌نماز مسجد). 29 فروردین.
  • فجوری، ستاربردی. 1401. گفتگوی شخصی با ولی‌محمد حاجیلی‌دوجی (آقی‌ملا). 11 فروردین.
  • فرهنگ جغرافیایی ایران (جلد سوم). (1329). تهران: انتشارات دایره جغرافیایی ستاد ارتش.
  • مرکز آمار ایران https://www.amar.org.ir/
  • مقصودلو، حسینقلی. (1363). مخابرات استرآباد (جلد اول). تهران: نشر تاریخ ایران.
  • وزارت امور خارجه. (1372). اسنادی از روابط ایران با مناطقی از آسیای مرکزی. تهران: انتشارات وزارت امور خارجه.
 

 

 

نظرات


ارسال نظر :






مقاله های مشابه