ایل قاجار
ایل قاجار
اعتمادالسلطنه به نقل از مآثر سلطانی مینویسد: «ایل جلیل قاجار از اجله اتراک جلایر، و جلایر از نیرون و سابانویان از جلایر است، و سرتاق پسر سابا و قاجار پسر سرتاقنویان است و در میان اتراک قاجار سه طایفه بوده؛ یکی از سلاوس و یکی از تنگقوت و یکی از جلایر، آن که از سلاوس بوده، به ایران نیامده، و آن که از تنگقوت است معدودی است که در جزو طوایف مغول است، و آن که از جلایر است صاحب دولت شدند و از کنار رود جیحون تا حدود ری در زیر حکم سرتاق پدر قاجار بوده و او به فرمان اباقاآن به اتابیکی ارغون معزز بوده و ارغون تربیت یافتهی اوست، و مملکت مختصهی به سرتاق، از قزل اغاجِ مغان تا حدود نیشابور بوده و دارالملک او گرگان و نسلش در گرگان و استرآباد زیاد شد...». (اعتمادالسلطنه.ج1. 1364،/53،54)، محمدجعفر حقایقنگار مینویسد: « [شاه عباس ایل قاجار را] اکثر در مبارکآباد استرآباد و جرجان مأمور فرمود. این جمع به مناسبت اقامت در حواشی رودخانهی گرگان یا قلعهی مبارکآباد به «اوشاقهباش[1]» و «یوخاریباش[2]» معروف گشتند. هر یک از این دو فرقه به شش تیره موسوم گردیدند. از اوشاقهباش، قوانلو و عزالدینلو و شامبیاتی و قراموسالهلو[3] و زیادلو و داشلو میباشند و از یوخاریباش، دولو و قیاخلو و خزینهدارلو و سپانلو و کهنهلو و کرلو است».(خورموجی. 1344/3)
[1]- آشاق âŝâq در لغت به معنی پایین است و چون در زبان ترکمنی این واژه در اطلاق به محل پایین آمدن (غروب کردن) آفتاب (مغرب) استعمال دارد، در تعبیر اصطلاحی، از عبارت آشاق باقا âŝâq bâxâ معنی مغرب برداشت میشود. بنابراین آشاق باقا (اوشاقه باش) به معنی "نظر به پایین" یا "پایین دست" است. (حمایتی. آبان 1394)
[2]- یوقور yuxur در لغت به معنی بالا است و چون در زبان ترکمنی این واژه در اطلاق به محل بالا آمدن (طلوع) آفتاب (مشرق) استعمال میشود، در تعبیر اصطلاحی، از عبارت یوقوریاقا yuxur bâxâ معنی مشرق برداشت میشود. بنابراین یوقورباقا (یوخاریباش) به معنی "نظر به بالا" یا "بالادست" است. (حمایتی. آبان1394)
[3]- صحیح؛ قراموسانلو