خرید و دانلود مقاله

برج رادکان


برج رادکان (ميل رادكان)

Radkan Tower

برج آرامگاهی متعلق به اوایل سدهی پنجم قمری واقع در ارتفاعات جنوبی کردکوی.

رادکان1 در 24 کیلومتری جنوب کردکوی و 54 کیلومتری جنوب غربی شهر گرگان، در 54 درجه و 6 دقیقه طول جغرافیایی و 36 درجه و 37 دقیقه عرض جغرافیایی واقع شده است.

برج رادکان در گویش اهالی محل به رِدکان و قلعه گبری، در نزد اهلفن به رادکان غربی2 و در فرهنگ پهلوی، «آرتاکانا» نام داشته و روزگاری صاحب نام و نشان بوده است. این برج با شمارهی 145 در تاریخ 15/10/1310 در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.

رادکان در بین کوههای مُشکزار در شمال، زرک خونی در جنوب، زرشک چال در مشرق، دیاریان در جنوب شرقی و خاکستر دله در مغرب محصور شده است.

رابینو راه رسیدن به برج رادکان را از سمت گرگان به سوی جهاننما و رادکان پیموده است. امروزه راه شوسهای از جنوب کردکوی به سمت درازنو، سپس به رادکان میرود.

به استناد کتیبهي آجری که به خط کوفی در زیر گنبد مخروطی برج نوشته شده، این بنا مدفن اسپهبدی به نام «ابوجعفر محمد بن وندرین باوندی» است. ساختمان آن در سال 407ق توسط معماری به نام احمد بن عمر آغاز شده و در سال 411ق پایان یافته است.

آندره گدار بر این باور است که این بنا همانند برج «لاجیم» سوادکوه، به دورهای تعلق دارد که حد فاصل میان سقوط نخستین سلسله و ظهور دومین سلسله سلاطین باوندی است. در این دوره که حدود هفتاد سال به طول انجامید (466-397 ق)، قابوس‏بن‏وشمگیر زیاری و جانشینان وی بر این خطه حکم میراندند، اما دامنهي نفوذ و سلطهی آنها، فقط مناطق جلگهای بود و نقاط کوهستانی به باوندیان تعلق داشت.

برج رادکان بنایی است با پلان مدّور که قطر خارجی قاعدهی آن 90/9 متر و ارتفاع آن از روی تپه حدود 25متر است3. پوشش بنا به صورت گنبد دو پوسته گسسته، آهیانهي4 آن بستو5 با خیز زیاد و خود6 آن به صورت مخروط است. دو ردیف قطار بندی و دو کتیبهی کوفی، بخش فوقانی را به صورت زیباترین قسمت بنا درآورده که نام بانی و تاریخ ساختمان بر آن نوشته شده است. کتیبهي پهلوی7 برج هنوز خوانده نشده، اما عبارت کتیبه کوفی چنین است: «بسم الله الرحمن الرحیم. هذا قبر الصفهبد ابو جعفر محمد بن وندرین باوندی فی سنه احدی عشر و اربعمائه الهجریته 411ه.»

در قسمت بالایی خطوط کوفی، تزئین گچبری زیبایی به چشم میخورد که به شکل گل لاله در یک کادر جداگانه، دور تا دور قسمت زیرین گنبد را پوشانده است.

خط کوفی برج، از نوع گرهدار است، زیرا حروف این کتیبه، اشکال مختلفی به خود میگیرد و در بین برخی از آن‏ها، نقوش شبه تاج به نظر میرسد و انتهای برخی از حروف، از جمله حرف (و)، دو مرتبه گره خورده، سپس راست میشود.

ورودی بنا، رو به سمت جنوب است که در ارتفاع یک متر و 70 سانتیمتری زمین واقع شده و ارتفاع ورودی، 2 متر و 10 سانتیمتر و عرض آن یک متر و20 سانتیمتر است.

توصیف مینورسکی، دانشمند روسی، در دیباچهی ویس و رامین چنین است: «در گرگان یک برج استوانهای آجری است که میل رادکان خوانده میشود و تقریباً چهل یارد (تقریباً 36 متر) ارتفاع دارد با مغارهای مخروطی که محیط خارجی آن 31 یارد است و محیط داخلی آن 5/11 یارد و اندازهی قطر درونی 25/6 یارد است و این میل بر کمر کوه واقع و از مسافت بسیار دور نمایان است.» رابینو نیز همین مشخصات را در کتاب مازندران و استرآباد آورده است.

در مورد کتیبهی زیر مخروط، شرحی در کتاب «هومیردوهل» به نام «مسافرتهایی در ترکیه و ایران» آمده که نشان میدهد آن جا، قصر اسپهبد ابو جعفر محمد بن وندرین باوند، مورخ ربیع الثانی 407ق بود.

طرح داخلی بنا، مدور و دارای نمایی بسیار ساده است. بر بالای ورودی بنا، کتیبهای به خط کوفی وجود داشته که اکنون قسمت ناچیزی از آن باقی مانده است. قسمت اعظم آن را که تا دورهی قاجار باقی مانده بود، رابینو به نقل از ساکنان محل نوشت: «... کنسول سابق روس آن را از بین برده است.»

طرح گنبد مخروطی این برج را تقلیدی از گنبدقابوس میدانند، با این تفاوت که گنبد برج رادکان، دو پوسته است. آجرهای آن نیز که در همه بدنه به کار رفته، از نظر پختگی، رنگ و استحکام مانند آجرهای گنبدقابوس است، با این تفاوت که آجر ریشهدار پوشش گنبد خارجی میل رادکان در مقیاس کوچکتری تهیه شده است. تفاوت دیگر آن با بنای قابوس در این است که روزنهی برج رادکان برخلاف روزنهی شرقی بنای قابوس که در بدنهی مخروط ساخته شده، در بدنهی مدور برج دیده میشود. از نظر تزئین نیز، علاوه بر تزئین آجری، تزئین گچ بری نیز در میل رادکان به چشم میخورد که بر برج قابوس برتری دارد. این نوع گنبد مخروطی و شیبدار، که گنبد «رک» نامیده می‏شود، بیشتر در شمال ایران به چشم میخورد که البته ویژگی آب و هوایی منطقه عامل مهمی است تا در پوشش بناها، از سقف شیبدار استفاده شود.

سوراخهای بدنهی برج، جای داربست بوده که به هنگام ساخت بنا تعبیه شده است. برخی از این سوراخها پر شدهاند. مقطع سوراخهای چوب‏بست مربع بوده و هیچ یک از آن‏ها، همهی ضخامت دیوار را در برنگرفته است.

بنابر آنچه مشهور است، در مسیر راههای مهم و پر رفت و آمد، عمارتهای بلندی برای راهنمایی رهگذران ساخته می‏شد که بعدها بیشتر آن‏ها تبدیل به آرامگاه شدهاند. به عنوان نمونه، منارهی «کج» کاشان بی آن که پیوندی با مسجد یا بناهای مذهبی دیگر داشته باشد، در جایی برپا شده که راههایی بدان جا میرسید و یا از کنار آن‏ها میگذشت. در نام میلها نیز بیش از همه به «رادکان» برمیخوریم که رادکان خراسان و رادکان گرگان از معروفترین آن‏ها بوده و جزو آثار بسیار زیبای معماری شیوه رازي به شمار میروند.

وجود کتیبهی کوفی بر جدارهی بیرونی برج رادکان که این بنا را مقبرهی اسپهبدابوجعفر میداند، این احتمال را ضعیف میکند، زیرا بین آجرکاری کتیبه و جدارهی برج، هیچگونه فرقی دیده نمیشود.

افزون بر این، همانطور که در متون تاریخی آمده، در حدود 20 متری غرب این بنا، برج دیگری بوده که در زمان رابینو، اثری از آن باقی نمانده بود و بدیعالزمان میرزا (حاکم استرآباد)، آجرهایش را در تکیهی رادکان به کار برده است. اهالی محل معتقدند که برج ویران شده متعلق به استاد و برج پا بر جا، متعلق به شاگرد بوده است و شماری نیز بر این باورند که برج ویران شده به مناسبت یادبود زن اسپهبد، بنا شده بود. با این اوصاف، این گونه به نظر میرسد که میل رادکان در اصل برای آرامگاه اسپهبد بنا شده و از آن به عنوان راهنمای مسافرین نیز استفاده می‏شد.

در سال 1335ش، گروهی داخل برج را حفاری کردند و هیأت اعزامی که مأموریت داشت درستی و نادرستی آن را دریابد، نتیجه مشاهدات خود را چنین گزارش داد: «استخوان دست و پای جنازهای که بر خلاف افراد عادی، قطور بود، پیدا شد.» همچنین در سال 1348ش، در قسمت تپه، بار دیگر به وسیلهی گروه خارجی نقشهبرداری شد. پایهی بنا و همچنین اطراف ورودی آن، صدمات زیادي دیده و در برخی از قسمتهای پایه، آجرهای آن را کنده و به سرقت برده بودند. غیر از خرابی پایه، گنبد مخروطی آن در سمت شمالی و غربی نیز آسیب زیادی دیده و تعدادی از آجرهای آن کنده شده، که البته این قسمت را عوامل طبیعی همچون باد و باران و برف به این صورت درآورده بود.

به منظور ترمیم خرابیهای ناشی از حوادث طبیعی و غیر طبیعی، انجمن آثار ملی ایران در سال 1348ش، مبلغ 12 میلیون ریال را به عنوان کمک به بازسازی بناهای تاریخی در اختیار سازمان ملی حفاظت آثار باستانی ایران قرار داد که 39 بنای تاریخی، از جمله برج رادکان با این مبلغ تعمیر شد و قسمت مخروط آن، به همان سبک قدیم مرمّت گردید. سازمان ملی حفاظت آثار باستانی ایران، بین سالهای 1355-1345ش، 472 بنا را در سطح کشور تحت تعمیر قرار داد که برای آن‏ها مجموعاً 898/519/963/1 ريال هزینه کرد و از این مقدار، 433502 ريال هزینهی مرمت برج رادکان کردکوی شد. پس از آن، این برج در زمرهی آثاری درآمد که تعمیر آن، پایان یافته و ادامهي بازسازی آن، غیرضروری تشخیص داده شد. برای حفاظت برج در سال 1350ش در روستای رادکان، انجمنی به نام «انجمن حفاظت آثار باستانی» تشکیل گردید.

در سالهای87-1386، اقدامات استحکام بخشی بخش‏های پایینی برج و اقدامات محافظتی در برابر عوامل آسیب رسان طبیعی از جمله رطوبت، توسط اداره میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان صورت گرفت.

 

پینوشت:

1. «راد» و «رد» در پهلوی به معنای نظم، رده و ترتیب آمده و «رادکان» شاخصی است که مسافر را راهنمایی کرده و به راهپیمایی او، نظم و ترتیب میدهد. (پیرنیا، محمدکریم و افسر، کرامت الله. (1350). راه و رباط. تهران. سازمان ملی حفاظت آثار باستانی ایران). بعدها به عنوان آرامگاه یکی از شخصیتها مورد استفاده قرار گرفت.

2. برجی به همین نام در شمال خراسان رضوی (قوچان) که به «رادکان شرقی» معروف است.

3. برخی منابع، ارتفاع این برج را 35متر نوشتهاند و برخی 5/37 متر (ستوده، منوچهر. (1377). از آستارا تا استارباد (جلد5). تهران. انجمن آثار و مفاخر فرهنگی).

4. آهیانه: پوسته درونی گنبد

5. بستو: نوعی گنبد

6. خود (پوسته بیرونی گنبد).

7. وجود خط پهلوی در برخی از برجهای ایران مانند «لاجیم» سوادکوه و «رادکان» کردکوی، خود دلیل روشنی است بر تداوم فرهنگ باستانی مردم نقاط شمالی ایران که هنوز به طور کامل، فرهنگ قوم مهاجر را نپذیرفته و در چنین مواردی، برای نمایاندن شاخصهای فرهنگی خود، کوشش داشته و بدین ترتیب، استقلال فرهنگی خویش را تا اندازهای حفظ کردهاند.

منابع:

• ایرانشاهی، رحیم. (1386). مطالعه، شناخت، آسیبشناسی و طرح مرمت برج رادکان. [بيجا]: [بينا].

• پیرنیا، محمدکریم، و کرامتالله، افسر. (1350). راه و رباط. تهران: سازمان ملی حفاظت آثار باستانی ایران.

• ذبیحی، مسیح. (1363). گرگاننامه. تهران: بابک.

• رابینو، یاسنت لویی. (1365). سفرنامه مازندران و استرآباد. (ترجمه غلامعلی وحید مازندرانی). تهران: علمی و فرهنگی.

• زمانی، عباس. (1352). خط کوفی تزئینی در آثار تاریخی ایران. هنر و مردم، 128، 33-15.

• صعيدي، محمد سعید. (1356). کارنامه اداره فرهنگ و هنر گرگان و دشت از بدو تأسیس تا 2535. گرگان: اداره فرهنگ و هنر گرگان و دشت.

• طاهري شهاب، محمد. (1337). گنجینههای تاریخی مازندران. تهران: سالنامه کشور ایران.

• كياني، محمدیوسف. (1368). معماری ایران دوره اسلامی. فهرست بناها (جلد2). [بيجا]: [بینا].

• گدار، آندره. (1371). آثار ایران (جلدهای 3 و 4). (ترجمه ابوالحسن سروقد مقدم). مشهد: آستان قدس رضوی.

• مداح، کاظم. (1385). میل رادکان. کتاب فصل گرگان، 1، 92.

• مشكوتي، نصرتالله. (1345). جرجان.گنبدقابوس. هنر و مردم، 51، 39-33.

• مصطفوي، محمدتقی. (1345). نگاهی به هنر و معماری ایران. تهران: سیمای شمال.

• معيني، اسدالله. (1344). جغرافیا و جغرافیاي تاریخ گرگان و دشت. تهران: شرکت سهامی طبع کتاب.

• ملگونف، گریگوری. (1364). سفرنامه ملگونف به سواحل جنوبی دریای خزر. (ترجمه و تصحیح مسعود گلزاری). تهران: دادجو.

• مهران، محمود. (1355). کارنامه ده سال خدمت سازمان ملی حفاظت آثار باستانی ایران. تهران: سازمان ملی حفاظت آثار باستانی ایران.

• میرزا ابراهیم. (1355). سفرنامه استرآباد، مازندران، گیلان و ... . (به کوشش مسعود گلزاری). تهران: بنیاد فرهنگ ایران.

 

 

 

 

نظرات


ارسال نظر :






مقاله های مشابه